اما در اين الگوي ارزش‌يابي که به فرآيند و جريان يادگيري توجه بيش‌تري مي‌شود بايد بازخورد به گونه اي باشد که بتواند به بهبود جريان يادگيري کمک کند. لازمه‌ي تأکيد بر  فرآيند يادگيري، تغيير شيوه‌ي ارائه‌ي  بازخورد است. به سخن ديگر، براي اين که ارزش‌يابي در جهت بهبود يادگيري به کار گرفته شود بايد بازخورد به گونه‌اي ارائه شود که يادگيرنده، تصوير روشني از وضعيت يادگيري خود و راهکار مناسبي براي  ادامه‌ي يادگيري و اصلاح آن دريافت کند.

    به اين دليل در الگوي ارزش‌يابي کيفي توصيفي نظام بازخورد دهي تغيير مي‌کند و خلأ بازخوردهاي نمره‌اي با بازخوردهاي توصيفي پر مي‌شود. در بازخوردهاي توصيـفي، به روشـني به  دانش‌آموز گفته مي‌شود که چه پيشرفتي دارد و چه فعاليتي را بايد انجام دهد. به سخن ديگر، بهترين و مفيدترين نوع بازخورد اين است که تفسير درستي از موفقيت‌ها و خطاهاي دانش‌آموزان (به همراه توصيه‌هايي براي توسعه و بهبود يادگيري) به آنان ارائه دهد و به آن‌ها کمک کند تا با محتواي مباحث درسي عميقاً درگير شوند. تحقيقات نشان داده است كه بازخورد توصيفي، يادگيري دانش‌آموزان را بهبود مي‌بخشد و آن‌ها را به توسعه‌ي فعاليت‌هاي يادگيري تشويق مي‌نمايد. 

    به طور کلي، در ارزش‌يابي کيفي‌توصيفي، دانش‌آموزان در حين فرآيند  ياددهي يادگيري، بازخورد به صورت مقياس ترتيبي(رتبه) يا فاصله‌اي(نمره) دريافت نمي‌كنند؛ زيرا تصور مي‌رود كه ارائه‌ي اين نوع بازخوردها به دانش‌آموزان فرآيند يادگيري را در آنان سست مي‌نمايد. اما، در گزارش پيشرفت تحصيلي يا کارنامه،  مقياس ترتيبي جاي‌گزين نمره مي‌شود. اين نوع مقياس‌ها رقابت كم‌تري ايجاد مي‌نمايد و انعطاف‌پذيري بيش‌تري دارد.

    تصورِ حذفِ نمره براي برخي از معلمان ناممكن است. به باور آن‌ها، نمره يک اهرم انگيزشي قوي و يكي از ابزارهاي اقتدار معلم است. بنابراين، حذف آن خلأ بزرگي در جريان يادگيري ايجاد‌مي‌كند. از ديدگاه منتقدان ارزش‌يابي کيفي توصيفي، نمره تأثير انگيزشي دارد و  دانش‌آموزان را به تلاش و کوشش بيش‌تري وادار مي‌نمايد. نمره پاداش يادگيري  دانش‌آموزان است و آنان را  براي گرفتن اين پاداش به تکاپوي بيش‌تري وامي‌دارد.

    ترديدي نيست که نمره پاداش بيروني است. آن‌چه براي يادگيري انگيزش واقعي و پايدار به وجود مي‌آورد شوق دروني يادگيري و آگاهي از چگونگي پيشرفت در يادگيري است. اين ميل طبيعي و ذخيره‌ي خدادادي است که در نهاد بشر نهفته است. بر اساس همين ميل طبيعي است که هر کودک قبل از ورود به مدرسه و آغاز يادگيري رسمي آموخته‌هاي فراواني دارد.جريان ارزش‌يابي، آن گاه که با فرآيند ياددهي يادگيري در هم تنيده مي‌شود، انگيزش پايدارتري در دانش‌آموزان ايجاد مي کند.

    واقعيت اين است كه حذف نمره و هرگونه بازخورد غير توصيفي، حداقل در دوره‌ي دبستاني، مشكلي ايجاد نمي‌كند. حتي به بهبود شرايط يادگيري هم مي‌انجامد؛ زيرا در اين  صورت، دانش‌آموزان  ديگر نگران كسب نمره نيستند. به سخن ديگر دانش‌آموزان را به رقابت بين فردي سوق نمي دهد. بلکه آن‌ها به دنبال شناخت اشتباه خود در فعاليت‌هاي يادگيري هستند، يعني حاش را با گذشته اش  مي کنند. والدين نيز از فرزندانشان نمره نمي‌خواهند بلكه از آن‌ها مي‌پرسند «امروز در مدرسه چه ياد گرفته‌ايد؟». به گفته‌ي دانشمندي " ارزش‌يابي تحصيلي در کلاس مي‌تواند به بهبود يادگيري دانش‌آموزان منجر شود اما هنگامي که از آن به صورت ابزاري براي رتبه بندي  دانش‌آموزان و کلاس درس استفاده مي‌شود اين خاصيت خود را از دست مي دهد."

 آثار ارزشمند بازخورد هاي توصيفي در پژوهش هاي معتبري مورد تأييد قرار گرفته است.  براي کساني که اين ديدگاه تربيتي را نمي پذيرند و يا به آن با ديده ترديد نگاه مي کنند، بد نيست شواهد تجربي به دست آمده از چند پژوهش را مطالعه کنند.( سوافيلد، بازخورد ، محوري ترين و اساسي ترين فرايند ارزش‌يابي توصيفي، ترجمه‌ي طاهره رستگار، (1389) شوراي گزينش و ترجمه‌ي متون سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي )

   "روت باتلر (1998‌) در پژوهش خود تحت شرايط کنترل شده‌اي تأثير سه نوع بازخورد مختلف را بررسي کرد. اين سه نوع بازخورد عبارت‌اند از: بازخورد به‌صورت نمره٬ نمره به همراه توصيه و توصيه به تنهايي. وي مشاهده کرد که نمره و نمره به همراه توصيه، هيچ تأثيري در بهبود وضعيت آموزشي و ايجاد انگيزه براي ياد‌گيري در دانش‌آموزان ندارد. به دنبال اين پژوهش ايده‌ي "فقط توصيه" قوت گرفت.

   تأثير مثبت بازخورد توصيفي و ارائه‌ي توصيه به جاي نمره در پژوهش ديگري که توسط  الاوار و کورنو (1985) انجام شد نيز تأييد شد. هم چنان‌که گوردون استوبارت (2006) در اين رابطه بيان مي‌کند كه اين سخن جديدي نيست. حتي ثورندايک که از پايه گذاران  مکتب روان‌شناسي رفتارگرايي است، معتقد بود که نمره بازخورد مناسبي نيست، زيرا اغلب مواقع  به دليل ماهيت  مقايسه‌اي و خاص نبودن٬ باعث سرخوردگي و تحقير مخاطبان مي‌شود و ياد‌گيري را به تأخير مي‌اندازد"

     در شرايط کنوني (درنظام آموزشي دوره‌ي دبستاني ايران) حذف عدد(نمره) به مثابه‌ي بازخورد، حذف يكي از عوامل اضطراب آور در مدرسه است. از آن پس، در كلاس درس شرايطي فراهم مي‌شود كه مسافر سفر يادگيري (دانش‌آموز)سفرش را با آرامش خاطر دنبال ‌كند. حذف نمره، اقتدار معلم را کاهش نمي‌دهد زيرا منشأ اقتدار معلم در اين دوره، اساساً ارتباط انساني و رابطه‌ي عاطفي معلم با دانش‌آموزان است، نه صرفاً توانايي تنبيه و تشويق رسمي با نمره.

      در عين  حال، اثر مشوّق‌هاي بيروني را در بهبود يادگيري ها نمي‌توان انکار کرد و نبايد آن‌ها ناديده گرفت. اين به آن معني نيست که از هر مشوّقي بايد استفاده کرد.  البته، مي‌توان بازخوردهايي را جانشين نمره کرد که، ضمن داشتن آثار تشويقيِ نمره، مشکلات آن را نداشته باشند.